مصاحبه با ایرج زارعی جانبازدفاع مقدس/گلایه هایی ازجنس یک جانباز/سنگر دفاع ازکشورخالی نشود عکس+فیلم
۲۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۴
چندین بار من و تعدادی از همکلاسی ها و دوستان از سال ۶۱ به بسیج مراجعه می کردیم ولی با توجه به اینکه سِنِمان پایین بود مارا اعزام نمیکردند. بالاخره سال ۶۲ اعزام شدیم.امابرای رضایت  نامه چنان شور و شوق جبهه را داشتم و برایم بسیار جذاب بود که در نهایت مجبور شدم  شناسنامه خود را دستکاری نموده و برای رضایت نامه امضا واثرانگشت والدین را جعل کنم.
ارسال توسط : نویسنده : طاهره السادات احمدی مهریان منبع : پیوارنیوز
پ
پ

پیوارنیوز؛ هشت سال دفاع مقدس، آثار با ارزش و معنوی را بر جای گذاشت که نشانگر روزهای پر فراز و نشیب، تلخ و شیرین حماسه آفرینان صحنه های جنگ است. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با تمام ویرانگری هایش دارای فرهنگ انتقالی به نسل های بعدی است، فرهنگ جنگ خود مجموعه ای است از عملکردها، نگرش ها، روش ها، آفرینش های هنری و ادبی سال های جنگ و پس ازآن.

با جانباز سرافراز دفاع مقدس دقایقی به گفتگونشستیم.

لطفا خودتان را معرفی کنید؟
ایرج زارعی، متولد۱۳۴۶/۳/۹از شهرستان دهدشت شهر سوق روستای دژکوه هستم.

در چند سالگی به جبهه رفتید؟
اولین حضورم در جبهه سن پانزده سالگی، در سال ۶۲ بود.

آیا با سن کم شما خانواده برای حضور در جبهه مشکلی نداشتند؟
در اولین حضورم در جبهه خانواده اطلاعی نداشتند. با توجه به این که کم سن و سال بودم، خانواده موافق حضورم در جبهه نبودند برای همین بدون اطلاع از خانواده به جبهه رفتم و بعد از اعزام به جبهه، نامه ای برایشان نوشتم. در واقع چون خانواده در روستای ایدنک بودند و من سوق درس میخواندم متوجه غیبت من نشده بودند.
چگونه رضایت نامه برای حضور در جبهه فراهم ساختید؟
من و تعدادی از دوستان همکلاسی چندین بار از سال ۶۱ به بسیج مراجعه می کردیم ولی با توجه به اینکه سِنِمان پایین بود مارا اعزام نمیکردند. بالاخره سال ۶۲ اعزام شدیم هرچند که خانواده ها مطلع نبودند و حدود پنج شش روز بعد مطلع شدند، امابرای رضایت  نامه چنان شور و شوق جبهه را داشتم و برایم بسیار جذاب بود که در نهایت مجبور شدم  شناسنامه خود را دستکاری نموده و برای رضایت نامه امضا واثرانگشت والدین را جعل کنم.
نحوه ی آشنایی شما با جنگ به چه صورت بود؟
موقع شروع جنگ ۱۳ سال سن داشتم و آن موقع پدرم خودش رزمنده بود هنگام برگشت از جبهه، شرایط جبهه برایمان شرح میدادند، ازاطرافیان هم چیزهایی میشنیدیم، همین چیزها نهایتا شور جبهه را در وجودمان ایجاد کرد.

چند سال در جبهه حضور داشتید؟
من از سال ۶۲ وارد جنگ شده و اولین عملیاتی که شرکت کردم، عملیات خیبر بود،تا انتهای جنگ هم در جبهه حضور داشتم. بعد از جنگ هم به سپاه پاسداران ملحق شده و در منطقه کردستان تا سال ۷۲ خدمت کرده و سپس از سال ۷۲ به نیروی انتظامی منتقل شده و در این نیرو به کشور عزیزمان خدمت نمودم.

در چه عملیات هایی شرکت کردید؟ در حد امکان چندتایی را نام ببرید؟

در عملیات های‌؛ خیبر، بدر، قدس ۳،کربلا۱،کربلا ۴، والفجر ۸، پد خندق و…

در کدام عملیات ها مجروح شدید؟
اولین باری که مجروح شدم عملیات بدر بود که پایم روی مین رفت و بشدت مجروح شدم، عملیات کربلا ۴ شیمیایی شده و کربلای پنچ هم مجروح شدم، والفجر ۸ هم تیر خوردم و پد خندق هم مجروح شدم.

میزان جانبازی شما چند درصد است؟جانباز۴۵ درصد هستم.

کدام یک از عملیات ها برای شما خاطره انگیزتر بود؟
همه ی عملیات ها پراز خاطره و حادثه بودند ولی عملیات های کربلا ۴ و کربلا ١(مهران)، این دو واقعا خاطره انگیز بودند هر چند که در همین عملیات ها تعدادی از دوستان و اقوام خودرا از دست داده ولی در عین حال خاطرت خوبی با رزمندگان و شهدا در ذهنم به یادگار مانده است.

در کدام عملیات بیشترین جراحت به شما وارد شد؟عملیات بدر و عملیات کربلا۴
در عملیات بدر باتوجه به اینکه تخریب چی بودم حدود ساعت ۱۱ که عملیات شروع شده بود و من هم شروع به خنثی سازی میدان مین کرده بودیم ، پایم روی مین رفت و صورت و دست و پایم همه جراحت دیدند، حدود ۶۰ تا ۷۰ تا ترکش وارد اعضای بدنم شد.
در مدت حضور در جبهه وضعیت جنگ رو چطوری توصیف می کنید؟
اوایل که هنوز اعزام نشده بودم به گونه ای از شرایط تعریف می شد که انشالله به سرعت به کربلا می رسیم،ما تصورمان این بودکه تا ما به جنگ برویم جنگ تمام شده ولی وقتی که وارد میدان جنگ شدیم دیدیم که وضعیت اینگونه نیست و ما تنها یک کشور روبه رو نیستیم بلکه ما با دولت های پشتیبان عراق دولت های غربی و شرقی و عربی، همه و همه رو به رو هستیم که از نظر لجستیکی و نظامی و تسلیحات مدرن از عراق حمایت میکردند، کشور ما هم با توجه به اینکه تازه انقلاب شده بود و نیروهای نظامی مثل سپاه تازه شکل گرفته بود، وضعیت دشوارتر از چیزی بود که تصور می کردیم، با رشادت جوانان وطن و مدیریت و رهبری حضرت امام (ره) دشمن را از خاکمان با اقتدار بیرون رانده و اجازه ندادیم حتی یک وجب از خاکمان تحت سلطه دشمن بماند و با افتخار پیروز میدان بودیم.

 خاطره ای از دوران جنگ ۸ ساله دفاع مقدس بیان کنید؟

آیا بعداز اتمام جنگ به سپاه پیوستید؟
بعد از پایان جنگ با عضویت در تیپ ۴۸ فتح، به کردستان رفته و با عناصر کموله و دموکرات به مبارزه پرداختم تاسال ۷۲، بعد از سال ۷۲ به نیروی انتظامی انتقالی گرفته و به کشور عزیزمان در نیروی انتظامی خدمت نمودم.

در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
در حال حاضر بازنشسته نیروی انتظامی بوده و برای امرار معاش با ماشین شخصی در تاکسی تلفنی مشغول به کار هستم.

 از خدمات بنیاد شهید و امور ایثارگران راضی هستید؟ آیا گلایه ای چیزی دارید؟
در زمانی که به جبهه رفتیم از درجه و حقوق و امکانات نه اثری بود نه صحبتی و صرفا خدمت به کشور و رضای خدا ملاک رزمندگان بوده و هست و منتی هم نیست چون وظیفه ما بود که از حریم وطن حفاظت نموده و بکنیم. ما برای امکانات و امتیازات خاص به جبهه نرفتیم، ولی با توجه به آسیب ها و جراحاتی که جنگ به رزمندگان و جانبازان وارد کرده امروزه متحمل هزینه درمان زیادی شدیم که از توان ما خارج بوده و هست. امروز هزینه بیمارستان و درمان و دارو بشدت کمر شکن شده به خصوص که عمده داروهای ما جانبازان شیمایی و تحت ثأثیر موج انفجار، خارجی بوده و تحت پوشش بیمه قرار نگرفته و ما هزینه دارو را به صورت آزاد پرداخت میکنیم، البته حقوقمان کفاف این همه هزینه به خصوص هزینه دارویی را نمی دهد، پس برای تأمین این هزینه ها باالاجبار در این سن و شرایط جسمی تن به اضافی کاری می دهیم.

به عنوان یک جانباز که از وجودتان برای حفظ این خاک مایه گذاشتید آیا ازوضعیت امروز مملکت راضی هستید ؟
نه واقعا،راضی نیستم چون که مردم در فشار و مضیقه بسیاری هستند، ما از دولت حقوق ناچیزی گرفته و به هر طریقی باشد با اضافه کاری زیاد و تلاش و قناعت زندگی را می‌گذرانیم ولی خیلی از مردم هستند که این اندک حقوق را هم نداشته و با مشکلات بسیار جدی برای گذران معیشتشان روبه رو هستند، اکثر مردم و جوانان ما بیکار هستند و راه و منبع درآمدی ندارند، تحصیل میکنند ولی شغلی متناسب با تحصیلاتشان وجود ندارد، این وضعیت سردرگمی و فشار بر مردم به خصوص جوانان مملکت من جانبازرا بیش از پیش تحت فشار روحی قرار میدهد. امیدوارم اقدام مناسب برای حل مشکلات مردم عزیزمان انجام گرفته تا بیش از این شرمنده مردم کشورمان نباشیم.

سخنی در آخر مصاحبه دارین بفرمایید؟

آرزوی من این است که کشورمان همان طور که تا به امروز به دست نیروهای انقلابی حفظ شده به دست نیروهای انقلابی سپرده و اداره شود، زیرا امروز وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بغرنج شده و مردم بشدت تحت فشار هستند و نیاز است که نیروهای کار دان و انقلابی که دغدغه انقلاب و مردم را دارند وارد کار شده که در این شرایط تحریم وضعیت مردم را بهبود ببخشند.

ممنون از اینکه وقتتان رادر اختیار ما گذاشتید. در آخر مصاحبه بر خود لازم میدانم اعلام کنم ما ملت ایران ومردم استان کهگیلویه وبویراحمد از رشادت ها و جانفشانی های شما و سایر جانبازان و شهدا و آزادگان با تمام وجود قدردانی می کنیم.

 


انتهای پیام/ط-الف

ثبت دیدگاه

2 دیدگاه برای “مصاحبه با ایرج زارعی جانبازدفاع مقدس/گلایه هایی ازجنس یک جانباز/سنگر دفاع ازکشورخالی نشود عکس+فیلم”
  1. سرافراز باشید حاج آقا

    پاسخ
  2. درود بر جانباز سرافراز میهن، پایدار باشید

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.