اکران‌های روز هفتم و پایان چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سینماهنر یاسوج
۲۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۹
روز هفتم جشنواره بین المللی فیلم فجر در سینماهنر یاسوج با فیلمهای تابستان همان سال،آپاراتچی،بهشت تبهکاران و معجزه پروین اکران وجشنواره به پایان می‌رسد.
ارسال توسط : منبع : پیوارنیوز
پ
پ

به گزارش پیوارنیوز؛روز هفتم جشنواره بین المللی فیلم فجر در سینماهنر یاسوج با فیلمهای تابستان همان سال،آپاراتچی،بهشت تبهکاران و معجزه پروین اکران وجشنواره به پایان می رسد.

معرفی و نقد اولیه فیلم تابستان همان سال

 

عاشقانه‌ای از محمود کلاری با حضور علی شادمان و تک‌سکانس مهران مدیری و صابر ابر

 

محمود کلاری که در عرصه عکاسی و سپس فیلمبرداری در سینما به یکی از نابغه‌های نور و تصویر در سینما معروف است و تنها ایرانی برنده جایزه قورباغه نقره‌ای و نامزد قورباغه طلایی جشنواره کمرایمیج لهستان برای فیلم جدایی نادر از سیمین است در سومین تجربه کارگردانی خود به سراغ یک داستان متفاوت رفته و تابستان همان سال را به تهیه‌کنندگی علی اوجی تولید کرده است. خلاصه داستان رسمی فیلم تابستان همان سال که روابط‌عمومی این فیلم منتشر کرده، این است:

 

چه بسیار از عقوبت های افزون

که گشتش لغزش خردی بهانه

نیما یوشیج

 

عطای ۷ ساله را پیش یک رمالِ آینه‌بین می برند تا طی مراسمی دزد طلاهای عمه‌اش را در آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان می‌آورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت ، هر آنچه از تعاریف عمه‌اش درباره‌ی شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده را بازگو می‌کند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده می‌شود…

 

نقد و بررسی فوری فیلم تابستان همان سال

 

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

 

حمیدرضا محمّدی

 

بیست‌وچهارمین روز بهار سال آینده، به هفتادوسومین پلّۀ نردبان زندگی گام می‌گذارد که درست مصادف می‌شود با چهلمین سال فعّالیّت حرفه‌ای‌اش در عرصۀ فیلم‌برداری سینما امّا در حال‌وهوای ساخت فیلم هنوز نونوار است. امّا نمی‌شود در تازه‌ترین ساخته‌اش، امضای او را – از همان منظر فیلم‌بردار – ندید و گذر کرد. «تابستانِ همان‌سال» گویی حدیث نفس کودکی اوست و پر است از شاعرانگی و قاب‌های خوش‌رنگ‌ولعاب و نرمی و گرمی ولی همین است و بس.

 

روند فیلم کند است و خسته‌کننده. معلوم نیست چرا داودِ محبوب در پایان منفور می‌شود و یا این‌که وقتی سرنوشت همۀ شخصیّت‌ها روایت می‌شود از پدر و مادرش چیزی نمی‌گوید. افزون‌بر‌این، اشاره‌اش به سال ١٣٣٢ و تابستان آن‌سال و کودتای ٢٨ مرداد، جایی در تأثیر خاصی بر روال فیلم نگذاشته است. مضاف‌براین‌که خودِ کلاری، اگر آن را برداشتی از زندگی خودش بدانیم – چون در انتها خود نیز رخ می‌نماید – در آن زمان دوساله بوده! با وجود این نمی‌شود از حسّ گرم و پذیرای فیلم گذشت.

 

۳ نکته از فیلم:

 

ترسیمِ خوبِ تهرانِ ١٣٣٢ارتباطِ بی‌ربط به سالِ کودتاروند کند و خسته‌کنندهاحسان ناظم‌بکایی

 

سال ۱۳۳۲ یکی از مهم‌ترین سال‌های تاریخ معاصر ایران است که ورود فیلم و نام آن هم به آن اشاره دارد ولی واقعیت این است که اتفاقات فیلم می‌توانست در تابستان هر سالی رخ بدهد و وقایع پیرامونی و سیاسی کودتای ۲۸ مرداد عملاً هیچ تاثیری بر روند فیلم نداش! پرتاب چند اعلامیه و هیاهو در خیابان مساله چندانی نبود.

 

تابستان همان سال مجموعه قاب‌های زیبا و نه الزاماً مرتبط با فیلم است که طبعاً برخاسته از کسوت طولانی سابقه فیلمبرداری کارگردان آن دارد والا فیلم به جز فیلمبرداری، در ارکان دیگر دچار لکنت است. به یکباره شخصیت مثبت فیلم و قهرمان آن با یک متن نریشن بدون آنکه لزومی داشته باشد منفور می‌شود. ضمن اینکه حضور مهران مدیری در تنها یک سکانس و آن هم نشسته و بدون حرکت خاص، تلاش تهیه‌کننده برای جلب مخاطب ولو با گول زدن اوست، و الا کیست که سابقه رفاقت این دو را نداند.

 

تابستان همان سال بار دیگر نشان داد هر کس در این سینما بهتر است بر صندلی خود بنشیند و جابجا شدن‌ها الزاما نتیجه بهتر یا نشانه موفقیت بهتر نیست.

 

۳ نکته از فیلم:

 

آیینه‌بینی به سبک بابای شیرفرهاد بررهنابود کردن قهرمان با یک خط نریشنتهران تر و تمیز در سال کودتاکمال پورکاوه

 

محمودکلاری در سومین فیلم بلندش به سراغ روایت داستانی شبیه به حدیث نفس دوران کودکی خودش رفته است. او که به‌عنوان یکی از خلاق‌ترین و مسلط‌ترین مدیران فیلمبرداری، بسیاری از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های سینمای ایران را به ثبت رسانده، در آخرین ساخته‌اش نیز کوشیده چشمنوازترین قاب‌های سینمایی را پیش روی تماشاگرش بگشاید.

 

تابستان همان سال با اتکا به همین ویژگی مهم کارگردانش و تلاشی که برای به کارگیری رنگ و نور زرد (همچون نشانه‌ای نوستالژیک از سال‌های گذشته) در اغلب صحنه‌ها از خود نشان می‌دهد، سعی کرده حال و هوایی شاعرانه به داستانی بدهد که با حضور خود فیلمساز در صحنه پایانی، رنگ و بویی از حوادث واقعی دوران کودکی او را نیز به خود می‌گیرد.

 

شاید مهمترین مشکل فیلم را بتوان در فیلمنامه‌ای دانست که با خط داستانی لاغری که دارد نتوانسته اوج و فرود چندانی میان کاراکترهای اصلی فیلم به‌وجود آورد. اتکای کلاری به داستان دزدیده شدن طلا و حوادث پیش‌بینی شده و نه چندان غافلگیرکننده‌ای که در ادامه اتفاق می‌افتد، توان و جذابیت چندانی برای همراه کردن تماشاگر در مدت زمانی حدود صد دقیقه را ندارد. نگاه توریستی و‌ گذرای فیلمساز به بحران سیاسی اجتماعی کشور در سال ۱۳۳۲ در کنار پرداخت ناقص شخصیت‌ها، آخرین فیلم محمود کلاری را به یک اثر شخصی تبدیل کرده که به جز دستاورد فنی، جذابیت دیگری برای مخاطب نخواهد داشت.

 

۳ نکته از فیلم:

 

فیلمبرداری و اصلاح رنگ متناسب با فضای داستانی طراح صحنه و لباس سنجیده فیلمنامه کشدار و بی افت و‌ خیزسیدمهرزاد موسوی

 

فیلم تابستان همان سال، قاب‌های خوبی دارد، بازی‌ها هم اغلب استانداردند، سوتی مهمی در طراحی صحنه و لباس دهه ۳۰ دیده نمی‌شود، همه چیز خیلی خوشرنگ و دوست‌داشتنی است، درست مثل تصور هم ما از خاطرات کودکی و خاطرات راوی (نویسنده و کارگردان)، اما همه این‌ها بدل به یک قصه پرکشش و همراه‌کننده نشده است.

 

فیلم در جا انداختن منطق اتفاقش، ناتوان است و مخاطب درک نمی‌کند که چرا راوی/کودک که فهم دردسر و دزدی را دارد، محبوب‌ترین کاراکتر زندگی‌اش را به دردسر می‌اندازد. این مهم‌ترین قفل فیلم است که جا نیفتادنش، مسئله اصلی مخاطب و فیلم می‌شود.

 

غیر از این‌ها، فیلم محمود کلاری -که از نظر زاویه روایت و خاطره‌گرایی شباهت‌هایی به ساخته پیمان معادی (فیلم متوسط «بمب یک عاشقانه» دارد)- بسیار کند است. اتفاقی که از ابتدای داستان با نریشن راوی، منتظرش هستیم در دقیقه ۵۰ می‌افتد و این برای قصه ۱۰۰ دقیقه‌ای بسیار دیر است.

 

ضمن اینکه خرده پیرنگ‌ها هم جز سردرگمی، تاثیری در تنه اصلی قصه ندارند (حیف که به دلیل محدودیت «لو دادن داستان» نمی‌شود برای این حرف‌ها مثال آورد) و از همه بدتر، گره‌گشایی فیلم ساده‌تر از چیزی است که برایش این همه اطناب و درازگویی شده است. وقتی تیتراژ فیلم بالا رفت شاید سوال خیلی‌ها این بود که این فیلم را باید برای چه در سینما تماشا کرد؟

 

نام پیشنهادی دیگر برای فیلم: بچه‌ها می‌فهمند…

 

ارزش فیلم: سودای سیمرغ؛ کاندیدای فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس و البته کارگردانی!

 

۳ نکته از فیلم:

 

طراحی صحنه خوش‌رنگ و لعاب از تهران قدیمقاب‌بندی‌های عالی و تصویربرداری کارت پستالیگربه حاضر در صحنه (از خانه تا محل کار) برای تامین رضایت گربه‌دوستان!سعیده نیک اختر

 

شاید با حذف تنها یک نریشن، فیلم شاعرانه محمود کلاری، عاقبت به خیر می‌شد. فیلمی که تمام هم و غم‌اش را پای نمایش یک نوستالژی شاعرانه می‌گذارد و قاب‌های زیبا می‌بندد و برای طراحی صحنه‌اش اینهمه هزینه می‌کند، چرا با یک نریشن اشتباه خودش را خراب می‌کند؟ در این نمایش تصویری آلبوم های قدیمی از گذشته، همه چیز رنگ و بوی خوشی دارد. از رنگ چشم بازیگرها گرفته تا بوی دم پختک مطبخ. شمعدانی های کنار طاقچه گرفته تا پیراهنهای سفید مردانه. تا اینجا مجاب می‌شویم که با یک فیلم شاعرانه روبرو ایم که هدفش بازی با نوستالژه‌های زمان کودکی‌اش است و اگر قاب‌های خوش رنگ را از فیلم بگیرند چیز دیگری برای گفتن ندارد. فیلم با اشاره به وقایع سال ۳۲ و بدون نمایشی از درگیری های همان سال، ساده و بی تکلف از کنار همه چیز می‌گذرد. بالندگی یک قهرمان از منظر یک کودک ۹ ساله قابل توجیه است اول از داوود پسرخاله‌اش قهرمان می‌سازد و بعد از پدرش. اما در پایان فیلم ابهت قهرمان یکهو فرو می‌ریزد و بیننده برایش سوال می‌شود که اگر قهرمان زندگی‌اش عاقبت به خیر نشد، چرا باید چنین خاطره‌ای اینقدر پر رنگ در ذهن راوی باقی مانده باشد! فیلم سوم آقای کلاری آن هم بعد از بیست سال، نشان داد که سینما فقط تصویر نیست و اگر خوراکی برای مخاطب نداشته باشی همان بهتر که فیلم نسازی.

 

۳ نکته از فیلم:

 

آقای کلاری فقط فیلمبردار باشقهرمان‌ها می‌میرندمهران مدیری چی میگه این وسط؟

 

بازیگران و عوامل فیلم تابستان همان سال

 

علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، رویا جاوید نیا، مهرو نونهالی و با حضور صابر ابر، پژمان بازغی، نسیم ادبی، رایان سرلک، رونیکا بهرام زاده و با هنرمندی مهران مدیری (در نقش آینه‌بین و رمال) بازیگران فیلم تابستان همان سال هستند.

 

دیگر عوامل فیلم هم از این قرارند؛ کارگردان: محمود کلاری، تهیه‌کننده: علی اوجی، فیلمنامه: محمود کلاری با همکاری باران جعفری، مجری طرح: نرگس محمدی، مدیر تولید: محمد حیدرقلی، طراح صحنه:کامیاب امین عشایری، مدیر فیلمبرداری: کوهیار کلاری، تدوین: حمید نجفی‌راد، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، موسیقی: حسام ناصری، صدابردار: محمود خرسند، گریم: مهرداد میرکیانی، لباس: مهرنوش بیانی، برنامه‌ریز: علی افشین‌راد، منشی صحنه: ندا قائدی و عکس: باران جعفری.

 

درباره محمود کلاری؛ کارگردان

 

سابقه حضور و فعالیت محمود کلاری در سینمای ایران به‌عنوان مدیر فیلمبرداری آنقدر شناخته شده است که نیازی به معرفی ندارد. او سابقه همکاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمی‌کیا، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی را دارد. محمود کلاری اولین بار در سال ۱۳۷۵ فیلم ابر و خورشید را به عنوان کارگردان فیلمبرداری کرد و این فیلم پس از پیروزی در جشنواره فیلم فجر با حضور در جشنواره فیلم ماردل پلاتا آرژانتین موفق به کسب جایزه Ombay de Oro شد.

 

این جشنواره هزینه ساخت فیلم بعدی کلاری را نیز پرداخت کرد. با دریافت این جایزه فیلم «رقص با رویا» محصول هدایت فیلم را کارگردانی کرد که به دلیل کمبود بودجه ساخت آن در نیمه راه متوقف شد. کلاری سپس به مدت ۲۲ سال از کارگردانی فاصله گرفت. فیلم «تابستان همان سال» که در جشنواره چهلم‌ودوم فجر رونمایی می‌شود، سومین تجربه کارگردانی اوست.

 

نکته‌هایی درباره فیلمبنا بود نام این اثر سینمایی به «همچون یک آینه» تغییر کند، اما با اعلام جشنواره مشخص شد که این تغییر انجام نشده است.تشابه اسمی این فیلم با مجموعه داستان تابستان همان سال نوشته ناصر تقوایی این شائبه را مطرح می‌کند که این فیلم هم برگرفته از این کتاب باشد. کتابی که هیچ‌وقت منتشر نشد و شامل هشت داستان کوتاه به‌هم پیوسته است.علی اوجی تهیه‌کننده این کار در سال ۱۴۰۰ با تهیه کنندگی آخرین اثر مسعود کیمیایی یعنی خائن کشی نشان داد در زمینه تهیه آثار بزرگان سینما تلاش زیادی می‌کند.

 

 

 

نقش مکمل مرد شود.

 

معرفی فیلم آپاراتچی

 

فیلم آپاراتچی یکی از فیلم‌های حاضر در بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر است که تجربه نخست فیلمسازش به حساب می‌آید. آنطور که از تصاویر و نام فیلم بر می‌آید با یک اثر درباره سینما و برای سینما روبرو هستیم. در اینجا نگاهی به متن و حواشی فیلم می‌اندازیم.

 

خلاصه داستان فیلم آپاراتچی

 

فیلم آپاراتچی دلبستگی‌های یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما را روایت می‌کند که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است. در خلاصه داستان رسمی این فیلم پدیرفته شده در بخش نگاه نو جشنواره فجر ۱۴۰۲ آمده است: «التفات، بتونه می‌زند… التفات دستیار کارگردان است… بایرام سمباده می‌کشد… بایرام فیلمبردار است… شهباز آستری می‌زند… شهباز بازیگر است… ایوب سقف را رنگ می‌زند… ایوب مدیرتولید است… جلیل، اما رنگ نهایی را می‌زند… وسواس دارد و هر دیوار را باید سه بار رنگ بزند… چرا؟ چون جلیل کارگردان است… حالا این جماعت می‌خواهند اولین فیلم بلندشان را بسازند…، اما حیدر، پدر جلیل نمی‌خواهد پسرش در منجلاب سینما فرو رود… »

 

 

 

بازیگران و عوامل فیلم آپاراتچی

 

تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی، چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی، وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی، ولی فروتن و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

 

قربانعلی طاهرفر کارگردان و سجاد نصراللهی‌نسب تهیه‌کننده آپاراتچی هستند. این فیلم با نگارش حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب آپاراتچی نوشته دکتر روح الله رشیدی است که رویداد‌های آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز می‌گذرد.

 

مجری طرح: مسعود ملکی مشهور، مدیر فیلمبرداری: حسن پویا، تدوین: ابوذر حیدری، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح صحنه: جعفر محمدشاهی، مدیر صدابرداری: داریوش صادق‌پور، موسیقی: مسعود سخاوت دوست، طراح لباس: زهرا صمدی، طراح گریم: سیدجلال موسوی، جلوه‌های ویژه بصری: روزبه شمشیری، مدیر برنامه‌ریزی: حسین دیردار، منشی صحنه: سحر غمخوار، طراح پوستر و لوگو: محمد روح الامین و عکاس: پویا شاه‌جهانی. این فیلم محصولی است از سازمان سینمایی سوره، بنیاد سینمایی فارابی و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه».

 

کوتاه درباره کارگردان فیلم آپاراتچی

 

قربانعلی طاهرفر در سال متولد ۱۳۵۱ تبریز و در حال حاضر عضو شورای بررسی فیلم و فیلمنامه همین استان است. او از سال ۱۳۶۱ وارد انجمن سینمای جوان شده و در سال ۱۳۷۲ اولین فیلم خود را با نام خاک آشنا ساخته است. طاهرفر در سال ۱۳۷۵ اولین مجموعه تلویزیونی خود را با موضوع کودک و نوجوان، به نام «سحرخیزان کوچک» تولید نموده و «ترمینال غرب»، ازجمله آثار اوست که فانوس هفتمین جشنواره عمار را کسب کرده است.

 

همچنین نویسندگی و کارگردانی ۶ فیلم بلند،‌ کارگردانی بیش از ۱۰ فیلم کوتاه و ۸ مجموعه تلویزیونی نیز در کارنامه او به چشم می‌خورد. کارگردانی و تهیه کنندگی بیش از ۶۶ مجموعه مستند و ده‌ها فیلم مستند، و نگارش ده‌ها فیلمنامه از دیگر فعالیت‌های هنری‌اش محسوب می‌شود. طاهرفر در دوره هفتم و نهم جشنواره مردمی فیلم عمار عضو هیئت‌داوران بخش فیلمنامه بوده است.

 

 

 

معرفی فیلم «نبودنت»؛ درباره مهاجرت

 

فیلم نبودنت به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی کاوه سجادی حسینی در بخش سودای سیمرغ چهل‌ودومین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت می‌کند.

 

خلاصه فیلم نبودنت

 

فیلم «نبودنت» یک درام اجتماعی است و قصه‌ای عاشقانه و زنانه با تم مهاجرت دارد، مهاجرت‌هایی بی‌جا که باعث فروپاشی خانواده‌ها می‌شود. این فیلم داستان زندگی مرضیه، زنی را روایت می‌کند که چندسالی به انتظار همسر خود نشسته ولی همسرش توان بازگشت به خانه را ندارد.

 

 

 

 

 

بازیگران: سحر دولتشاهی از بازیگران اصلی فیلم «نبودنت» است. دولتشاهی سابقه درخشانی در عرصه بازیگری دارد. او در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی نقش‌های به‌یادماندنی ایفا کرده است. او بارها برای نقش‌آفرینی‌هایش مورد تحسین قرار گرفت. از افتخارات او می‌توان به سه بار برنده شدن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌های «چهارراه استانبول»، «عرق سرد» و «عصر یخبندان» اشاره کرد.امیر آقایی از بازیگران مرد این فیلم است. آقایی بازیگر و نویسنده است و در فیلم و سریال‌های زیادی نقش‌آفرینی و نویسندگی کرده است. آقایی نقش‌های به‌یادماندنی در فیلم‌های «بدون تاریخ، بدون امضا» و «شنای پروانه» ایفا کرده است که برای هرکدام به ترتیب برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرد. علاوه بر این او بارها نامزد دریافت جوایز معتبر داخلی شده است.آزاده صمدی از دیگر بازیگران این فیلم است. صمدی کارنامه پرباری در عرصه بازیگری در سینما، تلویزیون و تئاتر دارد. صمدی در سال ۱۳۸۹ برای بازی در فیلم «آفریقا» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره فیلم فجر شد.فرید سجادی حسینی، رضا بهبودی، علیرضا ثانی‌فر، شیوا سرمست از دیگر بازیگران فیلم «نبودنت» به شمار می‌روند.

 

 

 

 

 

خلاصه‌ای از فعالیت‌های هنری کاوه سجادی حسینی

 

کاوه سجادی حسینی کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و استاد دانشگاه است. او برای اولین بار در سال ۱۳۶۹ با فیلم «سکوت» به کارگردانی پدرش علی سجادی حسینی وارد عرصه سینما شد. حسینی که سابفه ساخت فیلم‌های کوتاه دارد، اولین بار با منشیگری صحنه برای فیلم «گاو خونی» در سال ۱۳۸۰ و همکاری با بهروز افخمی با کارگردانی فیلم بلند آشنا شد. بعد از آن او با کارگردان‌های موفقی همچون اصغر فرهادی در فیلم «فروشنده» و تهمینه میلانی در فیلم «زن زیادی» در سمت دستیار کارگردان همکاری کرد. کاوه سجادی حسینی اولین فیلم بلند خود به نام «شب، بیرون» را در سال ۱۳۹۳ ساخت. بعد از آن فیلم «بوفالو» را کارگردانی کرد و در سال ۱۳۹۸ فیلم «بی‌سر» را روی پرده برد و حالا با چهارمین فیلم بلند خود به چهل‌ودومین دوره جشنواره فیلم فجر می‌آید.

 

 

 

فیلم بهشت تبهکاران؛ اطلاعات کامل و نقد

 

 

 

.

 

بهشت تبهکاران جدیدترین ساخته مسعود جعفری جوزانی است که بعد از کش و قوس‌های فراوان بالاخره اولین نمایشش در جشنواره فیلم فجر خواهد بود تا جوزانی لقب کهنه‌کارترین فیلمساز جشنواره فجر ۴۲ را از آن خود کند.خلاصه داستان فیلم بهشت تبهکاران

 

خلاصه داستان فیلم بهشت تبهکاران که ساخته مسعود جعفری جوزانی است، از این قرار است؛ حسن جعفری کارمند شرکت نفت آبادان به تهران می آید و ناخواسته وارد ماجراهایی می‌شود. داستان این فیلم در زمان ملی شدن صنعت نفت و از سال ۱۳۲۹ روایت می‌شود. سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامه‌نگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لاله‌زار تهران به قتل می‌رسد.

 

نقد و بررسی فوری فیلم بهشت تبهکاران

 

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

 

علی نعیمی

 

بهشت تبهکاران جعفری‌جوزانی نشان داد تنها دغدغه داشتن از یک برش تاریخ معاصر برای ساخت فیلم کافی نیست. جوزانی که در سریال در چشم باد عادت به اضافه گویی و زیاده گویی داشت در مدیوم سینما نیز این عادت را ترک نکرد و یک فیلم شلخته و آشفته و در نهایت بی سلیقگی ساخت. فیلمی که حتی از سریال کاراگاه علوی و لوکیشن‌های تهران دهه ۳۰ نیز عقب‌تر است. اینکه نام فرید مصطفوی با کوله‌باری از تجربه و همکاری با بزرگانی چون رخشان بنی‌اعتماد در تیتراژ فیلم و در مقام فیلمنامه‌نویس آمده ولی حاصل کار حتی نتوانسته ضعف‌های شخصیت‌پردازی و انگیزه‌ها و حضور شخصیت‌ها را معنی کند یعنی حتما یک جای کار می‌لنگد. ۲ سال وقت گذاشتن برای ساخت فیلمی که هیچ دستاوردی برای سینمای ایران ندارد و با انبوهی از حضور بازیگران حتی در اندازه سریال‌های نود قسمتی تلویزیون هم جاذبه ایجاد نمی‌کند باید همه ما را به فکر فرو ببرد. فکر به این نکته که چه شد که فیلمسازی مانند جعفری‌جوزانی با انگیزه‌های قابل احترامش توانایی تعریف کردن ساده یک درام را ندارد و حتی جرات دور ریختن سکانس‌های بی‌جهت و بی معنی را هم ندارد. نیمه ابتدایی فیلم که در آبادان می‌گذرد به جرات می‌توانست به یک سوم نسخه فعلی تقلیل پیدا کند و بازی‌ها و سکانس‌های باسمه‌ای و غیرواقعی نیز کمتر از این اندازه شود. صحنه‌های دادگاه به غیر از مرور تاریخ معاصر از زبان چند وکیل چیز دیگری نداشت و حیرت‌انگیزتر اینکه چطور فیلمساز در اواسط فیلم تصمیم گرفت ضلع دوم و سوم یک درام را به کل از صحنه حذف کند و لادن مستوفی و رضا یزدانی از نیمه فیلم کنار بروند؟ تماشای ۲ ساعته یک فیلم شلوغ و باری به هر جهت حتما روز سختی را برای تماشاگران رقم می‌زند که ای کاش حداقل اگر فکری برای اکرانش دارند از الان به تکاپوی سر و سامان دادن به این آشفته بازار تصاویر بکنند. یک «ای‌کاش» دیگر اینکه امیدوارم جعفری‌جوزانی فکر ساخت پروژه کوروش کبیر را با این حجم از ناتوانی در فیلمسازی از سرش بیرون کند تا لااقل اسطوره‌های این سرزمین هنوز هم در چشم مخاطب بزرگ و ماندگار باقی بمانند.

 

۳ نکته از فیلم:

 

بازی بد و پر از ادا و اطوار امیرحسین آرمانصحنه‌های میتینگ‌های سیاسی که بسیار مضحک استبازی جواد طوسی منتقدقدیمی سینما و قاضی بازنشسته دادگستریکمال پورکاوه

 

آخرین ساخته مسعود جعفری جوزانی تصویری کاریکاتور‌گونه از یک درام به اصطلاح سیاسی را به مخاطب ارائه می‌دهد. فیلم پرهزینه جوزانی اتفاقا یکی از آشفته‌ترین و شلخته‌ترین ساخته‌های اوست که برای کارگردانی با سابقه او چه در صحنه‌های عاشقانه (البته اگر عشقی در فیلم وجود داشته باشد!) و چه در اجرای صحنه‌های اعتراضات خیابانی،چنان خامدستی و نابلدی از خود نشان می‌دهد که اگر مواجهه مخاطب با تیتراژ ابتدایی نبود،بسیاری را به این یقین می‌رساند که کارگردانی جوان و بی‌استعداد درحال تجربه‌اندوزی اولین کار تصویری خودش، با اتکا به یک سرمایه هنگفت و بادآورده است.

 

نمایش مضحک میتینگ‌های سیاسی با آن دیالوگهای شعاری که با فضاسازی شتابزده کارگردان، توانایی ترسیم فضای سیاسی جامعه اواخر دهه بیست (که به تازگی زمزمه‌های ملی شدن صنعت نفت را در سر می‌پروراند) را ندارد، در کنار ترسیم کاراکترهایی که در تمام مدت زمان طولانی فیلم، هیچکدام از دغدغه‌های ذهنی و درونی آنها برای تماشاگر هویدا نمی‌شود،بهشت تبهکاران را به یک بیانیه شعاری و کسالت‌بار سیاسی تبدیل کرده که هیچ نشانه‌ای از یک درام سینمایی را با خود به همراه ندارد.

 

نویسنده فیلمنامه،شخصیتهای بسیار زیادی را وارد مسیر داستان کرده و بدون اینکه زحمت پرداخت تک تک آنها را به خود بدهد،به سادگی از کنار آنها عبور می‌کند. بسیاری از کاراکترها، بدون اینکه تاثیر واضحی بر پیشبرد درام مرکزی فیلم داشته باشند،تنها برای خالی نبودن عریضه و بالاتر بردن مدت زمان فیلم، از طرف فیلمساز به متن اثر تحمیل شده‌اند.( نگاه کنید به حضور کاریکاتور‌گونه فخر‌الدین صدیق شریف، جواد طوسی، حمید گودرزی و حسام منظو‌ر که در لحظات آخر به فیلم اضافه می‌شوند)

به همه اینها اضافه کنید بازی ضعیف و دور از انتظار کلیه بازیگران اصلی فیلم که همپای با ساختار بهم ریخته‌اش،تماشاگر را در افسوس و نا‌امیدی عمیقی غرق می‌کند.

 

عوامل فیلم بهشت تبه کاران

 

فهرست عوامل فیلم بهشت تبهکاران عبارتند از؛

 

کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی ‌وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهره‌پردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی ‌نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: کامیار شفیع ‌پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک ‌رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی و تهیه‌کنندگان: فتح‌الله جعفری جوزانی، علی قائم مقامی.

 

چند نکته درباره فیلمپیش تولید فیلم از خرداد ماه ۱۳۹۹ شروع شد.اواخر تابستان ۱۴۰۱ فیلمبرداری این کار شروع و بخش زیادی از این اثر سینمایی در شهرک سینمایی غزالی فیلمبرداری شد.فیلم به‌عنوان اثر سینمایی رزرو برای رونمایی در جشنواره چهل‌ویکم قرار داشت اما مراحل پس‌تولید آنقدر طولانی شد که به جشنواره نرسید.جعفری جوزانی در این فیلم سینمایی از بازیگرانی همچون امیرحسین آرمان و رضا یزدانی برای نقش اصلی مرد استفاده کرده است.جوزانی که علاقه زیادی به تاریخ دارد سریال در چشم باد را برای تلویزیون تولید کرد و در تولید فیلم کوروش با تهیه‌کنندگی زنده یاد علی معلم ناکام ماند.

 

 

 

ت از توقیف آن دارد.

 

زندگی پروین اعتصامی در قاب سینما

 

اطلاعات و نقد فیلم معجزه پرویندستپخت محمدرضا ورزی و محمدرضا شریفی‌نیا با بازی مارال بنی‌آدم

 

محمدرضا ورزی کارگردان مطرح تلویزیون که آثار تاریخی از جمله معمای شاه و سال‌های مشروطه را ساخته است در جشنواره امسال با فیلم معجزه پروین حاضر است. در این مطلب نگاهی به متن و حواشی این فیلم می‌اندازیم.

 

خلاصه داستان فیلم معجزه پروین

 

همانطور که از نام پیدا است فیلم معجزه پروین یا در جدیدترین تغییر، فیلم پروین درباره زندگی پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر است که زندگی او از دوران جوانی تا لحظه درگذشتش سرشار از اتفاقات است. گروه سازنده معجزه پروین تصمیم گرفتند اسم فیلم را به پروین تغییر دهند.

 

 

 

نقد و بررسی فوری فیلم پروین

 

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

 

سید مهرزاد موسوی

 

ایراد از زندگی کوتاه و کم‌نوسان پروین اعتصامی نیست، زندگی‌ای که اوج دردسر آن ماجرای ازدواج با پسرعموی پدرش، مهاجرت به کرمانشاه، شکست در زندگی مشترک و بازگشت به تهران است و نهایت ماجرای شاعرانه‌اش، بداهه‌گویی در انجمن شاعران. مشکل از این است که فیلمنامه‌نویس و کارگردان برای دراماتیزه کردن همین زندگی کم‌نوسان، تلاش ویژه‌ای نکرده‌اند. بله، همین نقاط بحرانی معدود و تاریخی را نمایش داده‌اند، خواسته‌اند ماجرا را با عاشقیت چند مرد کمی هیجانی کنند یا وارد کردن کاراکتر آگلین، انقلابی و متهورانه کنند ولی این تلاش‌های اندک، به فیلم گرم و همراه‌کننده‌ای از زندگی پروین اعتصامی بدل نمی‌شود و در سطح روایتی ویکی‌پدیایی از زندگی این زن شاعر باقی می‌ماند.

 

جالب اینکه فیلم پروین (چه خوب که اسمش را از «معجزه پروین» به «پروین» خالی تغییر دادند)، در بقیه اجزایش هم چنین است؛ طراحی صحنه و لباس، گریم، انتخاب بازیگران (بازیگرانِ نقش‌های ادبی مشهور خیلی ساده انتخاب شده‌اند و بازی چشمگیری هم ندارند؛ از بهار گرفته تا دهخدا) و… در حد یک فیلم نرمال است و نه اندکی فراتر از آن. همه چیز در سطح است و می‌ماند؛ نه بازی‌ای به یاد می‌ماند (حتی شاید در سال‌های آینده گریم باران کوثری در نقش پروین بیشتر به یاد بماند تا مارال بنی‌آدم)، نه قابی در ذهن حک می‌شود و نه داستان گفته‌نشده‌ای برای اولین‌بار بیان می‌شود. ما با فیلمی طرفیم که برشی از زندگی پروین را بیان می‌کند از پیش از ازدواج تا مرگ؛ پا پیش‌تر نمی‌گذارد و این برای محمدرضا ورزی هیچ دستاورد ویژه‌ای نیست مگر تغییر/تثبیت جایگاهش از سازنده فیلم‌های تاریخی-سیاسی، به تاریخ معاصر.

 

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: پروین اعتصامی!

 

سطح فیلم: پذیرش در جشنواره

 

۳ نکته از فیلم:

 

بازی‌های معمولی همه بازیگران فیلمطراحی صحنه خانه اعتصامی بزرگ که همیشه خدا پاییز بود!بیژن بنفشه‌خواه در نقش بدمن داستانسعیده نیک‌اختر

 

ورزی سالهاست دغدغه تاریخ دارد و این برای سینمای ایران غنیمت است. تجربه سا‌ل‌ها کار تاریخی نتیجه داد و ورزی فهمید غیر از دکور و صحنه، متن و میزانسن هم اهمیت دارد و دیده می‌شود. چیزی که ما در معمای شاه ندیدیم دیالوگ‌های پخته و پرداخت بود. اینقدر گریم و دکور ورزی را درگیر کرده بود که گاهی یادش می‌رفت بازیگرها باید حرف هم بزنند. اما در معجزه پروین، ورزی نشان داد متن و رسیدن به محتوای ایده مهم است. معجزه پروین، ساختاری شاعرانه دارد و این امر کاملا منطبق بر سوژه است. شاعره زن معاصری که شعرهایش مفهومی و تصویری اند و جایگاه محکمی در ادبیات و تاریخ کشور دارد. دکورهای دلنشین و خوش رنگ فیلم، نمایش تمام عیار سبک زندگی ایرانی در دهه ۲۰ و ۳۰ است. نقطه قوت فیلم ورزی استفاده از میزانسن درست و عمق میدان در نماست. تعداد این نماها در فیلم کم نیست. ورزی پلانهای ساکن و ایستا را تبدیل به نماهایی متحرک و پویا کرده. به طوری که در عمق میدان و پس زمینه، میانه نما و پیش زمینه شاهد تحرک اشیا و افراد هستیم و همین به داد نما رسیده است و به آن معنی داده. نمود اندیشه‌های قهرمان فیلم در خرده داستان‌هایش هم پیداست. همین که قهرمان در بیان اندیشه‌هایش به شعار دادن و گزافه‌گویی نمی‌پردازد مهم است. جایی که پروین از زندگی زناشویی‌اش فاصله می‌گیرد نشان می‌دهد زنی نیست که زیر بار ظلم جامعه مردانه بی‌بند‌و بار آن زمان برود. وقتی پروین به زن کولی کمک می‌کند و او را به حریم خانواده‌اش راه می‌دهد یعنی نوع‌دوستی براش مهم است. همین خرده داستان‌های کوچک است که ذهن پروین را به عینه نشان‌مان می‌دهد بدون اینکه در باب آزاد اندیشی و حمایت از زنان جامعه خودش سخنرانی کند یا شعار بدهد. تاریخ نشان می‌دهد زندگی پروین اعتصامی همینقدر ساده، کوتاه و بی اتفاق است و همین کار فیلمساز را سخت کرده اما ورزی نشان داد از بی داستانی هم می‌شود قهرمان ساخت.

 

۳ نکته از فیلم:

 

چقدر خانه هایمان قشنگ بوده حسرت گذشته در دلمان زنده شدسکانس بداهه گویی پروین در شعر مست و محتسب عالی درآمده و تاثیرگزار استبازی خوب مارال بنی آدم قابل توجه استمحمد تقی‌زاده

 

معجزه پروین در امتداد سریال های محمد رضا ورزی است که بیش از آنکه به داستان و شخصیت‌ها بپردازد به ظواهر و اکسسوار پرداخته است چنانچه گریم و طراحی لباس و صحنه این فیلم را میتوان جزو نامزدهای سیمرغ دانست در حالی که در روایتگری کمیتش لنگ میزند.

روایت فیلم به مثابه یک ویکی پدیای تصویری است که از مشخصات فردی پروین همانند آینکه اسم اصلی‌اش رخشنده است تا شکست عاطفی و چالش‌های شاعرانگی وی را پشت سر هم به تصویر می کشد. مخاطب نمیفهمد چرا پروین با این همه فرهیختگی و اصالت خانوادگی به عقد یک نظامی بی کردار می پردازد و مراحل جدایی او نیز در حد چند دیالوگ و اون کوتاه مثل استفاده از مواد مخدر روایت میشود.

دو خصوصیت مهم پروین یعنی حمایت از مظلومان و دفاع از حقوق زنان به کلیشه‌ای‌ترین وجه پرداخت می‌شود. اولی با حمایت از یک زن کولی و دومی در بیانیه و نطقی در جلسه شعر ابراز میشود.

 

۳ نکته از فیلم:

 

اکسسواری خوبروایت مغشوشکاراکترهای تصنعیکمال پورکاوه

 

نگاه ساده و غیردراماتیک محمدرضا ورزی به یکی از بزرگترین و مهمترین هنرمندان تاریخ ادبیات ایران از سندرومی تازه در سینمای ایران حکایت می‌کند که ظاهراً بسیاری از کارگردان‌های درجۀ سه ما را برای جلب توجه هم که شده به سراغ تولید آثاری از زندگی مفاخر ادبی و هنری معاصر کشانده است. گویی برای فیلمسازی که نتوانسته در کارنامه کاری‌اش اثری درخشان به ثبت برساند، این نام‌های بزرگ تاریخ هستند که بنا به جذابیت‌های ذاتی‌شان قرار است بهانه‌ای برای در معرض توجه قرارگرفتن فیلمساز مورد نظر را بوجود آورند غافل از اینکه فیلمساز مورد نظر ما با شناخت ناقصی که از درام‌پردازی دارد، سوژۀ جذاب به دست آمده را آن‌چنان هدر می‌دهد که چیزی جز افسوس و نا‌امیدی برای تماشاگر به همراه ندارد.

 

در حالی که بسیاری از فیلمسازان تراز اول ما به‌علت حساسیت این نوع از سوژه‌ها، با احتیاط به سراغ تولید چنین آثاری می‌روند، مشخص نیست فیلمسازان درجه سه سینما با چه پشتوانه و اعتماد به نفسی به سراغ ساخت آنها رفته و ایدۀ جذاب مرکزی را به یک خروجیِ سوخته تبدیل می‌کنند.

 

نگاه روزنامه‌ای فیلمساز به زندگی پروین اعتصامی که بدون هیچ اوج و فرود دراماتیکی تنها به روایت شبه ویکی‌پدیایی از زندگی او بسنده می‌کند،باعث شده «معجزه پروین» یکی از تلف‌شده‌ترین آثار جشنواره امسال لقب بگیرد.

 

۳ نکته از فیلم:

 

فیلمنامه ضعیف و نمایشی نشدهدیالوگهای شعاریبازی غیرقابل باور مارال بنی‌آدمبازیگران و عوامل فیلم معجزه پروین

 

مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمد علی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمدشعبان‌پور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیر رضا انوریان ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

 

محمدرضا ورزی در جدباره تاریخ معاصر ایران در دوره پهلوی به سراغ ساخت فیلمی درباره زندگی پروین اعتصامی رفته است. محمدرضا شریفی‌نیا که در دهه اخیر از دوستان و همکاران نزدیک ورزی است تهیه‌کننده این فیلم که محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است. همچنین بهزاد عبدی هم موسیقی این اثر را می‌سازد.

انتهای پیام/

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.