پیوارنیوز/طاهره السادات احمدی مهریان؛ زیلایی بهشت گمشده ای بود که در آن خویشتن خویش را پیدا کردم. در زیلایی معلم نشدم اما هر کدام ازاین معلمان درس زندگی ام شدند.
بایددر زیلایی باشی تا مفهوم انسانیت،عاطفه ،همدردی و مهربانی را در معنای واقعی آن درک کنی درس قناعت را آنجا آموختم.
ازسال ۹۴که برای اولین باربارئیس آموزش وپرورش عشایراستان پابه این منطقه گذاشتم در یکسال ترم زندگی ام را آنجا پاس نمودم.همت آنها غنی بود و شیرزنانش مردانی بودند که با پای سختیها بزرگشده بودند.
در این سفر بدنبال اهداف خیرخواهانه خود و در راستای کمک به دانشآموزان مناطق محروم زیلایی با کمک و همراهی رئیس آموزش و پرورش استان ومدیرخوابگاه شبانه روزی پسرانه نخبگان کهگیلویه وبویراحمد ودیگر همراهان تصمیم گرفتیم این بار هم دانشآموزان زیلایی را در آستانه ویروس کرونا یاری دهیم و در این سفر من نیز با آنان همراه شدم تا شنیدنیهایم را از زیلایی این بار به چشم ببینم.
زیلایی برایم سرزمینی بود که در قاب و قلم خبرنگاران و گزارشها و تصاویرشان به نمایش درآمده بود.
آماده رفتن شدیم و همراهان می گویند کیلومتر۲۷۰کیلومتر راه برای پیمودن داریم قرار شد ما با خودروی کاپرا این مسیر را طی کنیم.
آسمان آذرماه صاف صاف بود و آبیاش زیباتر از همیشه مینمود،روستای شبلیز زیلایی را از سر گذراندیم، آفتاب میتابید ولی سرمای این روز پاییزی دلنوازبود.
مسیر مشخص شده روستاهای چاهن و جلاله وبالرود زیلایی بود. همه داشتن از محرومیت جلاله میگفتند و حتی می گفتندپلوزا جلاله از کمترین امکانات بیبهره است و تازه مسئولان به فکر جاده سازی برای این روستا افتادهاند.
تا چشم کار میکند جاده است و جاده و جاده و جاده ای پرازبرف وپرپیچ وخم وصعب العبور و برای پیمودن و طی کردن این مسیر باید صبور باشی و بدانی به این راحتیها به مقصد نمیرسی.
در طول مسیر خبری از درخت و پوشش گیاهی خاصی نیست و از چشمهها فقط جایشان دیده میشود اندکی آب و اگر آن درختچههای کوچک را فاکتور بگیریم مسیر پیش رو تفاوتی با صحرای خشک ندارد.
برف همه جاراسفیدپوش کرده است
*نبود زیرسازی در جادههای خاکی روستاهای جلاله
این تازه اول مسیر بود سوار شدیم وراه پیچ و خم جاده را طی کردیم انگار این جاده تمامی نداشت.نزدیکی جلاله به گردنهای رسیدیم، جایی که دیگر امکان تردد برای خودروها نبود و میبایست از خودروی دیگری برای ادامه مسیر استفاده میکردیم. دراین مسیرپرپیچ وخم وصعب العبور فقط خدابه ما کمک کرد به پرتگاهی با ارتفاع… به پایین پرت نشویم.
دیگرازاتفاق بدی که برایمان درمسیر راه افتاد و ماشین ازپرتگاهی به پایین سقوط کرده بود چیزی ننویسم بهتراست آن هم جاده خاکی پرازبرف ویخبندان که هیچ گونه زیر سازی نداشت و انگار به مدد رفت و آمد چنین ماشینهایی برای تردد مهیا شده بود و جز برخی موارد، سراسر پیچ بود.
البته میدانستیم مسیری سخت و صعبالعبور پیش رو داریم و می خواستیم لمس کنیم، مردم جلاله چه سختی را در هنگام تردد متحمل می شوند.
بعد از پیمودن مسیری به اولین روستای جلاله یعنی “پلوزا” رسیدیم ،مردم و دانشآموزان مدرسه استقبال گرمی از ما کردند.ذوق در چهره تک تکشان موج میزد، چون از طریق آموزش و پرورش عشایر و معلمانشان در جریان این سفر بودند.
*بارقه های امید در چشمان مظلوم و معصوم کودکان زیلایی
بسته های معیشتی از طرف آقای رضایی رئیس آموزش و پرورش عشایر و رئیس خوابگاه شبانه روزی پسرانه نخبگان عشایرکهگیلویه وبویراحمد در اختیار دانشآموزان قرار گرفت و من بارقههای امید را در چشمان مظلوم و معصوم کودکان جلاله دیدم.
*مگر زندگی چیست جز همین لبخندها و همین سخاوتها
صغری یکی از اهالی منطقه جلاله زیلایی می گوید: مدرسه سرویس بهداشتی مناسبی ندارد و سقف آن در حال ریزش است، آب آشامیدنی شرب هم نیست و بچهها برای آبخوری باید به خانههایی که در نزدیکی مدرسه هستند مراجعه کنند و مدرسه سیستم برق کشی هم ندارد.
وی از مشکلات روستا هم سخن به میان آورد و گفت: لولههای آب آشامیدنی روستا فرسوده شده و دکل مخابرات و تلویزیون هم نداریم و اینترنت هم که شده جزء آرزوهای مردم این روستا.
نداشتن گاز هم دیگر مشکل مطرح شده از طرف اهالی این منطقه بود و میگفتند:بخاطر اینکه سوخت به حدی کافی نداریم، مردم مجبور میشوند علیرغم میل باطنی به سوخت هیزمی روی بیاورندویا درنهایت آترای نفتی روشن کنیم.
*تحصیل دو مقطع ابتدایی و راهنمایی در یک مدرسه
در این روستا رگههایی از سنت وخانههای کاهگلی هم به چشم میخورد،
تعداد زیاد دانشآموزان در این مدرسه برایم جالب بود، حدود ۱۵۰ نفردانشآموز، وقتی علت را جویا شدم گفتند: دانشآموزان دو مقطع ابتدایی وراهنمایی دراین منطقه درس می خوانند.
هر چند مدرسه وضعیت خوبی نداشت ولی باز هم این شرایط و جبر بود که باعث شده دو مقطع متفاوت در آن فضا فعالیت کنند.
مدرسه حیاط خیلی بزرگی داشت ولی تنها قسمت میانیاش سیمانی بود و دو دروازه چوبی در دو طرف میدان خودنمایی میکرد، مسئلهای که برایم تداعی کننده زمینهای خاکی و بیامکاناتی ورزش فوتبال بود.
در همین مدت اخیر رئیس آموزش و پرورش عشایر برای چندین باراست که به ما سر میزنند و پیگیر مشکلات هستند ولی بازهم مشکلاتی وجود دارد.
* وبازهم جاده،جاده ای که سراسرخاک است و زمستان گل و لای
مردم روستا از خاکی بودن جاده گلایهمند بودند و میگفتند سهممان از این جاده خاکی در تابستان خاک است و در زمستان گل و لای و اصلا اگر برف و بارانی بیاید این مسیر بسته میشود و مجبوریم از طریق لردگان برگردیم.
در اینجا هم مشکلات سوخت رسانی را مطرح میکردند و میگفتند سوخت به اندازه کافی نمیرسد.
در این مدرسه نیز به تناسب مقطع تحصیلی بسته های معیشتی از طرف رئیس آموزش وپرورش عشایر به دانشآموزان اهداءشد.
*ما میهمان کسانی بودیم که برای این میزبانی دل توی دلشان نبود.
بعدازتوزیع بسته های معیشتی به روستای جلاله زیلای دانشآموزان مدرسه را میدیدیم که سرخوش از گرفتن این بسته هابا شوقی دو چندان راهی خانههایشان بودند و آنجا عجیب بوی زندگی و امیدرا لمس میکردی.
صاحب خانه رسم مهمان نوازی را به بهترین شکل ممکن به جا آورد، همه با هم دور یک سفره نشستیم آن هم ساعت ۵ عصردرهمین منطقه.
در منطقه چاهن زیلایی هم بسته های معیشتی توزیع شد وقرار شد به مقصد های بعدی برویم
باز هم جادههاخاکی بود و طول مسیر و پیچهای ممتد. اینجا فقط خانههای کاهگلی قدیمی دیده میشدکه اهالی میگفتند باید در زمستان رنج چکه کردن سقفها را به جان بخریم.
*درد دلهای مردم تمامی نداشت و ما هم فقط میتوانستیم خودمان را در غمشان شریک بدانیم.
در همه روستاهای جلاله چیزی که جالب توجه بود هیزم هایی بود که به مقدار زیاد روی هم مرتب چیده شده بود و نمی دانستیم مردم و زمستان سراسر سوز و سرمایشان را درک کنیم یا صدها درختی که باید بخاطر نبود سوخت تاوان میدانند و قطع میشدند و در میان شعلهها میسوختند.
*زیلایی مستعد است و زیرساخت و ظرفیت داردلازم است مسئولان ما فقط در هنگامه مسائل سیاسی به یاد زیلایی نیفتند.
کودکان زیلایی رادریابیم این کودکان همپای سایر دانشآموزان حتی در محرومترین نقطه قرار است آینده ایران را بسازند.
* نگذاریم هیچ کودکی بخاطر محرومیت از تحصیل جابماند
این یکی از صحبت های همیشگی رئیس آموزش وپرورش عشایردر منطقه زیلایی است که در تمامی بازدیدهایش در این منطقه از اوشنیدم.
*این سفر برای من تنها یک سفر نبود، یک زندگی بود
از صفای مردم جلاله هر چه بگویم کم گفتهام و فقط میگویم جلاله را دریابیم و نگذاریم شور زندگی در جلاله بمیرد.
در پارادوکسی تلخ دخترکانی دردهای سنگین محرومیت را به دوش میکشند و میآیند تا امروزشان را همچون دیروز در سایه محرومیت اجباری به سرانجام برسانند.
اینجا در منطقه زیلایی در عصر تکنولوژی و مدرنیته هنوز هم دخترانی هیزم به دوش میکشند، دخترکان زیبایی که در شیرینترین دوران زندگیشان، تلخیهای روزگار کمرهایشان را خم کرده است تا سختیهای زندگی عشایری هنوز هم تنها سهم آنها از زرق و برقهای دنیای امروز باشد.
زیلایی را دورافتادهترین نقطه استان کهگیلویه و بویراحمد میدانند که به سبب محرومیت و مشکلات بیشماری که تا سالهای نه چندان دور گریبانگیر مردمانش بود به “آخر دنیا” شهرت دارد.
اگر چه در سالهای اخیر بسیاری از نقاط زیلایی برقرسانی و آبرسانی شده و از نعمت جاده ارتباطی مناسب برخوردار شدهاند، اما مردم منطقه عشایری زیلایی هنوز هم از مشکلات بسیاری از جمله نبود جاده ارتباطی مناسب، نبود برق و نبود گاز رنج میبرند.
وقتی حدود ۲۵۰کیلومتر جاده خاکی و صعبالعبور را برای رسیدن به منطقه عشایری جلاله زیلایی طی میکنی احساس میکنی که استخوانهایت در هم شکسته است، اما وقتی به این منطقه میرسی نگاههای مهربان این منطقه سختی مسیر را از یادت میبرد، مردم ساده، کم توقع و بیادعایی که به دور از دنیای پرهیاهوی امروز در اوج سادگی به زندگی آرام خود مشغول هستند.
*مشکلات بهداشتی و درمانی
یکی از اهالی این روستا درباره مشکلات این منطقه به خبرنگار پیوارنیوز گفت: مهمترین مشکل ما جاده ارتباطی نامناسب است، خودتان از این مسیر آمدید و اوضاع جاده را مشاهده کردید.
این پیرمرد عشایری به مشکلات بهداشتی و درمانی مردم این منطقه اشاره کرده و بیان کرد: هیچ خانه بهداشتی در این نزدیکیها نیست و ما باید برای درمان بیماران به لردگان برویم و برای این کار باید مسیر طولانی و صعبالعبوری را طی کنیم.
یکی دیگر از اهالی این منطقه می گوید: نبود امکانات از جمله جاده، آب آشامیدنی، برق و مسکن از مهمترین مشکلات این منطقه است و مسئولان تاکنون وعدههای بسیاری برای حل مشکلات ما دادهاند اما این وعدهها عملی نشده است.
وی افزود: با وجود اینکه استان ما در کشور از لحاظ منابع آبی رتبه دوم و یا سوم کشور را دارد اما از این منابع هیچ استفادهای نمیشود، ماحتی در موردزرد دو دریاچه طبیعی داریم که در سطح استان منحصر به فرد هستند اما به دلیل عدم وجود راه ارتباطی مناسب گردشگران زیادی به این منطقه میآیند اما با ناراحتی از اینجا میروند.
وی بخاطراینکه با بیان اینکه این نارضایتی به خاطر طبیعت موردزرد نیست بلکه به خاطر خستگیهایی است که به واسطه عبور از این جاده متوجه آنها میشود، گفت: از مسئولان میخواهیم که برای حل مشکل جاده ارتباطی تلاش بیشتری کنند تا افرادی که به این مناطق سفر میکنند با خوشحالی برگردند.
وی با اشاره به اینکه چندسالی یک بار مسئولان از منطقه ما سرکشی کرده و مشکلات را میبینند، ابراز کرد: حل مشکلات بهداشتی از جمله احداث حمام و سرویس بهداشتی، رفع مشکلات آنتندهی تلفن همراه و همچنین اینترنت از دیگر نیازهای مردم این منطقه است.
دولتها میآیند و میروند و دختران زیلایی همچنان هیزم به دوش به آینده چشم دوختهاند، دخترکان معصومی که از دنیای دخترانگی تنها سختیهایش را به چشم دیده و در هیاهوی بازیهای سیاسی و حواشی مدیران دولتی به دست فراموشی سپرده شدهاند.
*زیلایی آخر دنیا نیست، زیلایی همین نزدیکیهاست و ما خود را به نشنیدن و ندیدن زدهایم.
بیاییم همه باهم با استفاده از ظرفیتهای مردمی و خیرین گامی جهت محرومیت زدایی برداریم. همه میتوانند با شرکت در این طرح کمکهای خود را به دست افراد و دانشآموزان نیازمند مناطق محروم استان برسانند.
این سفر با توزیع بسته های معیشتی به پایان رسید و قرار شد در قالب کمکهایی به سایر مناطق محروم زیلایی توسط اداره کل آموزش و پرورش عشایر این روند ادامه داشته باشدو امید است مردم و خیرین ما عمق این محرومیت ها را دریابند و قدمی در این راه بزرگ بردارند.
امید است که در دولت جدیدمردم شهرستان بویراحمد و بخش زیلایی شاهد استقرار مدیریت ارشدی باشند که به جای پرداختن به حواشی و دامن زدن به مسائل قومی و قبیلهای، به مناطق محروم این شهرستان سری زده، از نزدیک با مشکلات مردم آشنا شده و برای برطرف کردن محرومیتها تلاش کند.
انتهای پیام /ط_الف
ثبت دیدگاه